You are currently viewing شب یلدا
شب یلدا

شب یلدا

شب یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است از زمانهای گذشته تا به امروز در میان ایرانیان مرسوم بوده است.
با فرا رسیدن روزهای پایانی پاییز زمزمه یلدا و صدای شادمانی‌اش به گوش می رسد؛ همان شب طولانی که گیسوان سیاهش را به رخ پادشاهی رنگ ها می کشد تا زمینه را برای تاجگذاری زمستان آماده کند. یلدا دخترک بازیگوشی با موهای بلند و سیاه است که حواس همه را پرت می کند تا کسی اشک های پاییز را به هنگام دل کندن از زمین نبیند. پاییز دلش می خواهد بماند و نمایش رنگارنگش را ادامه دهد اما یلدا با اخم کوچکی به او می فهماند که وقت خودنمایی لباس سپید زمستان است. همین کشمکش هاست که ماندن یلدا را طولانی می کند و بلندترین شب سال را در آخرین شامگاه پاییزی رقم می زند.

نیاکان ما گیسوان سیاه یلدا را با نورانی کردن خانه هایشان آراسته و این شب زیبا را با دور هم بودن گرامی داشته اند. اعضای کوچک و بزرگ خانواده گرد هم می آیند تا به رسمی دیرین، طولانی ترین شب سال را در کنار هم بگذرانند. بساط شادمانی در هر خانه ای برپا می شود و همه فرصت را مغتنم می شمارند تا بیشتر از کنار هم بودن لذت ببرند و خاطره ای ماندگار بیافرینند.

هزارگیاه میخواهد نگاهی به این جشن کهن بیاندازد و برای‌تان از تاریخچه و رسومات آن سخن بگوید. با ما همراه باشید تا این شب طولانی و قصه های دیرینش را بیشتر بشناسید…
یکی از سنت های باستانی ایرانیان که بعد از گذشت سالیان همچنان به قوت خود باقی ست شب یلداست. این جشن در میان خانواده های ایرانی اهمیت زیادی دارد و ایرانی ها هر سال این سنت دیرینه را زنده نگه می دارند. در طولانی ترین شب سال دور هم جمع می شویم، خوراکی های خوشمزه می خوریم و فال حفظ می گیریم. یلدا سنتی زیباست که از نیاکانمان به یادگار مانده و در آن با برگزاری جشنی شاد به استقبال زمستانی سرد می رویم. حتما برایتان جالب است که بدانید یلدا چگونه شکل گرفت و چه شد که به یکی از بزر گ ترین جشن های ملی ایران تبدیل شد. اگر اینطور است در ادامه ما را همراهی کنید تا از شب یلدا بیشتر بدانید.

همین که به آخرین روزهای سال نزدیک می شویم درست است که هوا سردتر و سردتر می شود اما تب و تاب خاصی ایرانیان را فرا می گیرد چون قرار است در آخرین شب پاییز، جشنی بزرگ برگزار شود. در آخرین غروب پاییز سیاهی شب خبر از آمدن طولانی ترین شب سال را می دهد، شبی که ساعت های طولانی اش را باید در کنار هم گذراند. از زمان های دور تا به حال در فرهنگ ایرانی ها این شب با برگزاری جشن و شادمانی می گذرد. همه فامیل و آشنایان در خانه بزرگ ترها حمع می شوند و با تنقلات و خوراکی های خوشمزه از خودشان پذیرایی می کنند. شاید در این روز بیشتر از هر زمان دیگر به سراغ دو کتاب شاهنامه و حافظ می رویم، شعرهای حماسی شاهنامه را مرور می کنیم و یا بعد از آرزویی در دل تفعلی بر حافظ می زنیم.

انار نماد یلدا
این رسم شیرین ایرانی ها هر سال با گرمی خاصی باشکوه تر از سال قبل برگزار می شود و روزی خاطره انگیز را رقم می زند. نمی توان با اطمینان نظر داد که در ابتدا رسم برگزاری شب یلدا چگونه به وجود آمد اما دلایل زیادی برای آن گفته شده است. در زمان های باستان، ایرانی ها از راه کشاورزی روزگار می گذراندند و با تغییر فصل های سال کارهای آن ها هم رنگ و بوی متفاوت به خود می گرفت. ایرانی های باستان به تجربه فهمیدند که همین که شب اول زمستان فرا می رسد به طولانی ترین شب سال می رسیم و بعد از آن روزها بلندتر می شود برای همین هم این شب را شب تولد خورشید می دانستند. آن ها بر این باور بودند که تاریکی سمبل اهریمن و روشنایی سمبلی از خیر است برای همین هم در طولانی ترین شب سال برای از بین رفتن اهریمن جشن می گرفتند و شادی می کردند. آن ها در این شب سفره ای بزرگ پر از میوه و آجیل پهن می کردند و سعی می کردند تا صبح نخوابند و شب را با قصه گویی بگذرانند. اینکه بعد از شب یلدا روزها بلندتر از روزهای قبل می شود یعنی اینکه خورشید توانسته بر تاریکی پیروز شود. جالب است بدانید که رومی های باستان هم به تقلید از ایرانیان این شب را جشن می گرفتند و حتی عده ای از آن ها تولد حضرت عیسی را در همین شب می دانسته اند.

جشن باستانی یلدا
یلدا از جشن های باستانی و کهن ایرانیان است و آنقدر اهمیت زیادی دارد که حتی در شعر و ادبیات ایران هم از آن بسیار یاد شده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید یلدا یعنی تولد و ابوریحان بیرونی آن را تولد خورشید می داند. حتما بارها از زبان بزرگ تر ها شنیده اید که به جای شب یلدا از شب چله استفاده می کنند این به این دلیل است از اول زمستان تا ۱۰ بهمن را چله بزرگ و اوج سوز و سرمای زمستان می دانند.

جشن یلدا
امروز آیین های شب یلدا همچنان مثل زمان باستان است و در آن تغییر زیادی نمی بینیم. یلدا با خوراکی های خوشمزه اش است که معنی پیدا می کند برای همین هم هست که نمی توان یلدا را بدون انار یا هندوانه تصور کرد. در هر کدام از شهرهای ایران، سفره شب یلدا را بسته به این که در آن ناحیه از چه میوه ها و خوراکی هایی بیشتر استفاده می شود می چینند. اما میوه های نمادین انار و هندوانه از آن خوراکی هایی هستند که جایشان همیشه در سفره های رنگارنگ هر شهری از ایران محفوظ است. همه ما هندونه را میوه ای تابستانی می دانیم اما اینکه چرا خوردن آن در شب یلدا تا این حد مهم است به این واقعیت برمی گردد که در باور ایرانی ها با خوردن هندوانه دیگر تحمل سوز و سرما کار دشواری نیست. انار سمبل شادی و زایش است و با خوردن آن در اولین شب زمستان انرژی ای تازه می گیریم. آجیل شب یلدا از دیگر خوراکی هایی است که می تواند مهمان ها را حسابی سرگرم کند و خوردن خوراکی های شیرینی مثل باسلوق شیرینی این جشن را برایمان دوچندان می کند.

خوراکی های یلدا
برای شام شب یلدا معمولا غذاهایی مثل انار پلو، سبزی پلو با ماهی و زرشک پلو و … پخته می شود تا جشن و دورهمی شب یلدا کامل تر شود. در روستاها و شهرهای کوچک ایران در زمان های قدیم معمولا خانواده ها این شب را با نشستن در زیر کرسی های گرم می گذراندند، کرسی هایی که مطمئنا نشستن در دور آن ها مزه دیگری داشت. چند روز مانده به شب یلدا حال و هوای خاصی شهر را فرا می گیرد، خیابان ها شلوغ تر از قبل می شود و مردم زیادی را در میوه فروشی ها و آجیل فروشی ها می بینید که در حال خرید هستند تا این شب را هر چه باشکوه تر برگزار کنند. با اینکه در بیشتر شهرهای ایران یلدا به یک شکل سپری می شود اما در بعضی از شهرها هم آداب و رسومی خاص برای گذراندن این شب وجود دارد. این فقط ایرانی ها نیستند که طولانی ترین شب سال با شادی می گذرانند بلکه یلدا در کشوهای اطراف ایران مثل افغانستان، پاکستان و تاجیکستان هم جشن گرفته می شود.

شب یلدا

شب یلدا

این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می گیرند. این شب در نیم کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش تر و طول شب کوتاه تر می شود.

نام
واژهٔ یلدا ریشهٔ سریانی دارد و به معنای ولادت و تولد است. منظور از تولد، ولادت خورشید (مهر/میترا) است. رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست ناپذیر می نامند. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام میلاد اکبر نام برده و منظور از آن را میلاد خورشید دانسته است.

تاریخچه جشن
یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه می کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش اند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی – هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاهتر می شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند. بدین سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است. در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان خور نیز یاد شده است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است. در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:
یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می باشد و بعضی گفته اند شب یلدا یازدهم جدی است.

شب یلدا
شب یلدا

جشن شب یلدا

مراسم شب یلدا

تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می رسید، آتش می افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می آوردند و خوانی ویژه می گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه های خشک در سفره می نهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» نام داشت و شامل میوه های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، لُرک که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می شد.در آیین های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده ها و فرآورده های خوردنی فصل و خوراک های گوناگون، خوراک مقدس مانند «می زد» نیز نهاده می شد.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه های البرز به انتظار باززاییده شدن خورشید می نشستند. برخی در مهرابه ها (نیایشگاه های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب هنگام دعایی به نام «نی ید» را می خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می نامیدند).خورروز در ایران باستان روز برابری انسان ها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می کشیدند که نمی خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خورروز در برابر آن می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.

منابع : الی گشتکارناوالنمناک

0 0 votes
به این مطلب امتیاز بدهید
عضویت
اطلاع رسانی
0 نظر خود را بنویسید
Inline Feedbacks
View all comments